تا کنون به آن لحظه اندیشیده ای که ندایی در گوشت نجوا کند راهی که می روی خطاست...

تا کنون به آن اندیشیده ای که روزی کسی برایت بگوید که برای رسیدن به آن چه می خواهی راه را خطا آمدی...

تا کنون هیچ گاه بر گشته ای پشت سرت را نظری بیاندازی ببینی که آیا راه دیگری هم برای رفتن بوده که تو نیازموده باشی و ارزش آزمودن داشته باشد؟...

دلم می خواد به خودم اطمینان بدم این کاری که می کنم درست ترین کاره.ولی هیچ وقت جراتش رو ندارم...دلم می خواد یه روز وقتی برگشتم پشت سرم رو نگاه کردم یه نفس راحت بکشم
...

امشب حال غریبی دارم....رها شده ام.....گم شده ام.....پیدایم نمی کنند.....

باز امشب زمان مرا به مسخره گرفته.. و زمانه به من نیشخند می زند......

نظرات 4 + ارسال نظر
نیما سه‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 05:51 ب.ظ

بله باید به پشت سر نگاه کرد
باید دید که چه گذشت
باید از گذشته بعنوان تجربه استفاده کرد

یاس سه‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:36 ب.ظ http://jasminwhite.blogsky.com

ناناز جان
همیشه پشت سر رو هم نگاه کن ولی هیچ وقت در کاری که قلبت می گه شک نکن..اگر با اراده قدم بگذاری..هیچ وقت زمین نمی خوری.. به خودت و قلبت اطمینان داشه باش..اگر از قلبت بترسی که دیگه به چی می شه اطمینان کرد..!

من هم لینک وبلاگت رو می ذارم تو صفحه ام..
برای من هم خیلی دعا کن..یک امتحان سر نوشت ساز دارم هفته دیگه..

سر سبز باشی..یاس

[ بدون نام ] چهارشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:29 ب.ظ

سلام و عر ض ارادت .چنانچه مقدور است به سوال دو روز قبل من پاسخ دهید

رضا چهارشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 02:09 ب.ظ http://www.catsport2010.blogsky.com

سلام ۱ سر به وبلاگ من بزنید
توش ۱ سوال طرح شده که اگه تو در قسمت نظرات جوابش رو بدید لینک و لوگو و تبلیغ وبلاگ شما به صورت رایگان در وبلاگم اغاز میشه!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد