خدایا !

         امشب اومدم به درگاهت ...

امشب با چشمهای پر اشک اومدم پیشت ... مگه نمیگفتی بنده هات رو اینطوری بیشتر دوست داری...من هم همینطوری اومدم

خدایا ! خدای خوب و مهربون من ...

کمک کن ... کمکم کن تا بتونم ...

خدایا تو خودت بهتر میدونی ... تو همه چیز رو میدونی ... تو از راز دل بنده هات آگاهی 

تو صلاحشون رو بهتر از خودشون میدونی ، اون چیزی رو که خیر و صلاح ماست پیش بیار ...

خدای من !

کمک کن ... کمکم کن بتونم قلبم رو همیشه پاک نگهدارم .

خدایا  ! من رو توی این دنیای پر از دروغ تنها رها نکن ... میدونم همیشه همراهمی ... میدونم تو همه ی لحظه ها تو هستی ... کنارمی ... اون موقع هایی که میخندم و شادم ... لحظه هایی که چشمام پر از اشکه ... تو همیشه هستی ... اگه فراموشی هم باشه ، اگه تنهایی هم باشه ، مقصر خودمم  ...

آره ! این من هستم که حضور سبزت رو فراموش میکنم ...

کمکم کن بتونم به همه ، به همه ی اونهایی که برام عزیزن ، بهشون نشون بدم که

من هستم ... روحم ... وجودم ... قلبم ...

 همه ی این چیزها رو میذارم تو طبق اخلاص و با تموم وجود تقدیمشون می کنم ...

خدایا ! تو خیلی خوبی ... خیلی ...

حتی چند دقیقه حرف زدن با تو میتونه آدم رو آروم کنه ...

ازت ممنونم ...

خدایا !

          ما رو به خودمون واگذار نکن ...

یا حق ...

نظرات 3 + ارسال نظر
یاس یکشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 09:51 ب.ظ http://jasminwhite.blogsky.com

ناناز جونم مرسی عزیزم که به من سر میزنی... بهتر هستم الان .
میدونی بعضی لحظه ها هست که یهو دلت بدجوری می گیره و انگار همه غم های دنیا میاد تو دلت...
برای همینه که گریه هم هست!

راستی این متنت خیلی قشنگه. باور کن من هم با خدا اینجوری حرف میزنم... خیلی پاک و صادقانه
تو اینقدر پاک هستی که اینقدر میتونی با خالصی با خدا حرف بزنی. :)
امیدوارم که خدا همیشه حافظ و نگه داره همه ما آدمها و مخصوصا تو باشه

یاسی

[ بدون نام ] دوشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 09:48 ق.ظ

سلام یک دم در پی عشق و زیبائی بودن نیکو ترست از یک قرن شکوه وبزرگی زور مدارانی که با تر سانیدن بینوایان به ان میرسند . اری دوست عزیز جان کلام همین است که تو با خدای خودت به این زیبائی مطرح نمودی امید وارم نصیبت بهتر ینها باشد

دلم گرفته
کاش میشد خدا جوابمو میداد
دیشب کلی باهاش صحبت کردم
نمیدونم چی بشه ولی امیدوارم
برام دعا کنین به آرامش برسممممممممم

میثم دوشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:14 ق.ظ http://naslesokhte.blogsky.com

وب لاگ خیلی جالبی داری دوست من .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد