لحظه های زندگی

 

تو زندگی لحظه هایی هست که احساس می کنی دلت واسه یکی تنگ شده

اونقدر که دلت می خواد اونارو از رویاهات بگیری و واقعا بغلشون کنی

وقتی که در شادی بسته میشه، یه در دیگه باز میشه

ولی اغلب اوقات ما اینقدر به در بسته نگاه می کنیم که اون دری رو نمی بینیم که واسمون باز شده

دنبال ظواهر نرو، اونا می تونند گولت بزنند

دنبال ثروت نرو، چون براحتی از کفت میره

دنبال کسی برو که خنده رو رو لبت میشونه

چون فقط یه لبخند میتونه کاری کنه که یک شب تاریک روشن به نظر برسه

اونی رو پیدا کن که باعث میشه قلبت لبخند بزنه

خوابی رو ببین که آرزوشو داری

اونجایی برو که دلت می خواد بری

اونی باش که دلت می خواد باشی

چون تو فقط یه بار زندگی می کنی

و فقط یه فرصت واسه انجام تمام کارهایی که دلت می خواد انجام بدی داری

بذار اونقدر شادی داشته باشی که زندگیتو شیرین کنه

اونقدر تجربه که قویت کنه

اونقدر غم که انسان نگهت داره

و اونقدر امید که شادت کنه

شادترین مردم لزوما بهترین چیزا رو ندارن

اونا فقط از چیزایی که سر راهشون میاد بهترین استفاده رو می کنن

روشنترین آینده ها همیشه بر پایه یه گذشته فراموش شده بنا میشه

تو نمیتونی تو زندگی پیشرفت کنی مگه اینکه اجازه بدی خطاها و رنجهای روحی گذشتت از ذهنت بره

وقتی به دنیا اومدی، گریه می کردی

و هر کسی که اطرافت بود می خندید

یه جوری زندگی کن که آخرش

تو کسی باشی که میخندی و هر کسی که اطرافته گریه کنه

لطفا این پیغامو واسه همه کسایی بفرست که واست یه معنایی دارن (من که این کارو انجام دادم)

واسه اونایی که یه جورایی تو زندگیت پا گذاشتند

واسه اونایی که تو رو میخندونن وقتی که بهش نیاز داری

  

واسه اونایی که باعث میشن بخش روشنتر قضایا رو ببینی

وقتی که واقعا دلتنگی

اگه نفرستادی، نگران نباش

هیچ اتفاق بدی واست نمیفته

تو فقط فرصت اینو از دست میدی که

روز یه نفرو با این پیغام روشن کنی

سالها رو نشمر ـ ـ خاطره ها رو بشمر...

مقیاس عمر تعداد نفسهایی نیست که فرو میبریم

بلکه لحظه هاییست که نفسمونو بیرون میدیم

نظرات 4 + ارسال نظر
مریم و سعید شنبه 25 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:20 ب.ظ http://saghf.blogsky.com

سلام دوست مهربون ما! متاسفم که رفتار بچه گونه ما شما رو یه کم اذیت کرده بود. امیدوارم که درس خوبی گرفته باشیم ! به هر حال الان بیشتر از همیشه مریم رو دوست دارم و به دوستی با شما یار مهربون هم افتخار می کنم .

سوسمارنارنجی یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:08 ب.ظ http://orangealigator.persianblog.com

سلام ناناز... چرا قدر چیزایی رو که داریم نمی دونیم؟؟؟ شما آدما کی می خواین آدم شیییین؟؟؟؟ من که سوسمارم آدم بشو هم نیستم(اونی که چشمک میزنه و نیشش بازه )

پارسا یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:34 ب.ظ http://parsa0.blogsky.com

سلام.
به به چه وبلاگی داری .همه مطالبشو خوندم.
خیلی خوشم اومد.
موفق باشی......

د دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:45 ق.ظ http://www.nazijon81.persianblog.com

سلام دوسته عزیزممتنه قشنگی بود مثل همیشه
ممنون از حظورت موفق و پیروز باشی ممنون خبرم کردی... خوشه خوشه چیدمت از درخت رویاهام
وقتی پر شد سبدم سبد آرزوهام
بردمت تو کلبه گلی کنار باغ
اونجا بود که جاری شد اشکای خاطرهام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد