سکوت

چقدر دوری از من ...
میان من و تو دریایی به وسعت یک عمر
 زندگی جاریست.
آن طرف دریا دو چشم خیس و لبریز از
 شکایت،این سوی خط زندگی، من و
 قفل سکوت بر لب.
هر گاه بغض تو فریاد می شود، جانم به
 لب می رسد تا بشکند این سکوت
سنگی و برایت ترجمه کند خط به خط
زندگی را ...
دنیا خیلی بزرگ است و دل من کوچک!
بگذار دلتنگی هایم رنگ عشق بگیرد تا
در سکوت و بی رحمی این دنیا نمیرد .
نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 05:48 ب.ظ

نمیدونم تو چرا تو نوشته هات از بی رحمی و خشونت و .. صحبت میکنی.
به نظر من بیشتر به زیبائیها نگاه کن تا نوشته هات رنگ نور و روشنی بگیره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد